رویکرد نظام نسبت به این نوجوانان، قطعاً جذب و تعالی آنها میباشد و با توجه به ریشههای هویتی و فرهنگی قوی در جامعه ایران، این امر کار چندان دشواری هم نیست. با این حال، لازمه این امر، دقت در چند نکته است:
- این نسل چندان به امر و نهی توجه ندارد، بلکه میخواهد زندگی خود را آنگونه که مایل است، بسازد. در این شرایط، دستگاه فکری نظام باید قادر باشد تا به جای ایجاد ممانعت در مسیر تحقق خواستههای این نسل، «گزینههای جایگزین مناسب» برای آنها ارائه دهد. به عنوان مثال، وقتی عدهای از دختران این نسل میخواهند برای تماشای فوتبال وارد ورزشگاه شوند، نمیتوان ابتدا به ساکن با گارد بسته و سلبی با آنها مواجه شد، بلکه باید گفت که حضور در ورزشگاه برای تماشای مسابقات ورزشی زنان بلامانع است و برای مشاهده مسابقات ورزشی مردان نیز باید تمهیداتی اندیشیده شود و شرایطی رعایت شود که در آن صورت این مطالبه دختران نسل جوان، بدون هرگونه مسئلهای تأمین شود.
- دقت در تقویت قدرت اقناعسازی. واقعیت آن است که بعضی از مطالباتی که از سوی برخی جوانان مطرح میشود، خارج از قواعد است. در این صورت، با اتکا به تبیین درست و منطقی باید به اقناع آنها پرداخت.
- دقت در رعایت شأن و کرامت این نسل در هرگونه مواجهه با آنها
- تقویت امید آنها نسبت به آینده با حل سریعتر مشکلات اقتصادی
- مبارزه با فساد و شکاف طبقاتی به منظور رفع بسیاری از گرههای کور ذهنی این نسل
- دقت در تقویت شایستهسالاری و جوانگرایی در اداره کشور تا نسل جوان به این امید برسد که با تلاش، آنها نیز میتوانند نقشی در اداره کشور داشته باشند.
- بازنگری در مراجع آموزشی و پرورشی این نسل و روزآمدسازی آنه
- رسیدگی به مشکلات معیشتی معلمان با توجه به تأثیرپذیری بالای این نسل از معلمان
دقت در تقویت پاسخگویی مسئولان و دستگاههای مختلف در قبال عملکرد خود تا از تأثیرپذیری این نسل از تبلیغات دشمنان جلوگیری شود.